هیئت مجازی کتاب

هیئت مجازی کتاب

پیام های کوتاه

بایگانی

آخرین نظرات

  • ۲۷ ارديبهشت ۹۸، ۱۵:۴۵ - پریسا نامجو
    عالی..
  • Cougar

    متن تصویر

  • Lions

    متن تصویر

  • Snowalker

    متن تصویر

  • Howling

    متن تصویر

  • Sunbathing

    متن تصویر

یک لرن مرجع تخخصی وبلاگ نویسان

يكشنبه, ۲۰ تیر ۱۳۹۵، ۰۹:۰۵ ب.ظ

۳

قصه های امیر علی

يكشنبه, ۲۰ تیر ۱۳۹۵، ۰۹:۰۵ ب.ظ

معرفی توسط ...وبلاگ (سابق) : این روزها

هرکسی برای خودش یک سری دوست و رفیق دارد.

یک سری از دوست ها دلی اند، هروقت دلتان گرفت یا نیاز به جمله های آرام بخش و تسکین دهنده داشتید به سراغشان می روید.

یک سری، همیشه وقت خالی دارند که به تو اختصاص بدهند: برای خرید، کافه گردی، بخوربخورهای هرازگاهی و ساعت های فراغت.

بعضی ها را همیشه باید یک جوری راضی نگه داشت تا اخم و تخم نکنند: با قربان صدقه های زورکی، رشوه های بی دلیل، قبول کردن خواسته های دردسرساز و غیره...

بعضی ها اما مامور شده اند تا حالت را خوب کنند: با خاطره گفتن و مزه پرانی، حرف زدن از قسمت های خوب روزمرگی.

این بعضی های آخر شاید حرف های ماندگاری برایت نداشته باشند اما ناخودآگاه هروقت بهشان فکر می کنید یاد حال خوبی می افتی که در برهه ای از زمان به تو بخشیده اند.

"امیرعلی نبویان" با برنامه "رادیو هفت" به شهرت رسید و شاید به قول "منصور ضابطیان " در مقدمه کتاب، هیچ کس به اندازه خود او توان نداشت تا داستان ها را هم بخواند و هم اجرا کند.

حکایت "قصه های امیر علی" مثل همان بعضی های آخر است. داستان هایی (یا بهتر است بگوییم داستان های طنزی) که امیرعلی نبویان تعریف می کند شاید هیچ کدام واقعیت نداشته اند و هیچ وقت هم در ذهنمان نمانند اما رسالت خودشان را خوب انجام داده اند و موقع خواندن حالتان را خوب کرده اند!

نبویان تا کنون چهارجلد از مجموعه داستان های خود را به قلم کشیده است و انتشارات "نقش و نگار" نشر کتاب های وی را برعهده گرفته. قطع کتاب ها "رقعی" است  و با قیمت 7000 تا 9000 تومان به فروش می رسند.

                                                                                ****

 

بخشی از این کتاب (از جلد دوم):

القصه! به محض ورود به خانه ی عمه خانم، آقا محمود بعد از جواب سلام و تبریک سال نو به بنده ، رو به جمع با عبارت "صاحبش اومد" خیال من را از بابت "هنوز تقسیم نشدن عیدی ها" جمع کرد و ضمنا حقیر را به درستی به عنوان مستحق ترین عضو فامیل جهت دریافت کادو معرفی فرمود! سپس در حرکتی قابل تقدیر، خودش چراغ اول را روشن کرد و یک ده هزار تومنی نو به بنده هدیه داد.

گرفتاری اینجا بود که محمودخان با همان متد خاص سخنوری شروع کرد به توضیح دادن در مورد عید نوروز، عیدی و بعد جمشید جم، از آن جا رسید به جام جم، چهارراه پارک وی، ترافیک، آلودگی هوا و تاثیر نامطلوب آن بر ریه های عمه خانم!

نظرات  (۳)

۲۰ تیر ۹۵ ، ۲۲:۱۸ ...:: بخاری ::...
امیرعلی نبویان خوب عست.
قدیم تر ها می نشستم پای برنامه رادیوییش.

ممنون و موفق باشید

۲۷ تیر ۹۵ ، ۱۳:۱۵ تا اینجا خواندم...
 سلام
 کتاب هایش راضیم نکرد...
اگر حوصله کردم پستی درباره اش خواهم گذاشت...
۱۰ مرداد ۹۵ ، ۱۵:۵۶ محمد آذرکار
کلن ادم جالب هست این رفیق

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی