هیئت مجازی کتاب

هیئت مجازی کتاب

پیام های کوتاه

بایگانی

آخرین نظرات

  • ۲۷ ارديبهشت ۹۸، ۱۵:۴۵ - پریسا نامجو
    عالی..
  • Cougar

    متن تصویر

  • Lions

    متن تصویر

  • Snowalker

    متن تصویر

  • Howling

    متن تصویر

  • Sunbathing

    متن تصویر

یک لرن مرجع تخخصی وبلاگ نویسان

آخرین مطالب

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خرمشهر» ثبت شده است

معرفی توسط وبلاگ...ذره

*خونین شهر.... کتاب کوچکِ بزرگ

بعضی کتاب ها کوچکند اما کافی است تاصفحه ای از آن را باز کنی و چند خطش را بخوانی و بعد از ساعتی ببینی تمام ویا  دست کم نصف کتاب را خوانده ای و مدام آرزو کنی که کاش تمام نشود...

یکصد روایت کوتاه و متفاوت  که تا به حال نخوانده اید  با هم کتاب خونین شهر از مجوعه روزگارانی را تشکیل می دهند که توشط انتشارت روایت فتح منتشر شده است.کتابی کوچک و پالتویی که به راحتی می توان با خود  همراه داشت .

کتابی که وقت های مرده شما را دوباره زنده می کند.همانطور که این کتاب روایت مستند از کسانی است که خرمشهررا تا آنجا که توان داشتند زنده  و مقاوم نگه داشتند.

کتاب خونین شهر پاسخ به آنهایی است که وقت بسیار کمی برای مطالعه کتاب های خوب دارند.

 همین چند خط  زیراز پشت جلد کتاب بهانه ای  است برای داشتن و خواندن این کتاب:

"شاید بتوان گفت صدای اولین گلوله های جنگ را خرمشهری ها شنیدیند.همه چیز از خرمشهر شروع شد.همه ی چیزهایی که شنیده ایم و می دانیم یا شنیده ایم ونمی دانیم....."

پ.ن:

روزگاران 17: کتاب خونین شهر 

گردآورنده کتاب: لعیا رزاق زاده/ناشر کتاب : روایت فتح/قطع: پالتویی/چاپ جاری: 2/تعداد صفحات: 101/قیمت 1100 تومان

.

.

 *خرمشهر در جنگ طولانی....کتابِ بزرگِ بزرگ

۱۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۹۴ ، ۰۰:۰۱

معرفی کتاب وبلاگ...تا اینجا خواندم

 سومین چاپ از کتاب* آخرین شب در خرمشهر*گذشته که به دستم می رسد.خواندن روایت آزاد سازی خرمشهر از زبان سرهنگی عراقی  به نام کامل جابر که به طور مستقیم در آخرین شب جنگ خرمشهر حضور داشته بهانه ای شده است تا کتاب را بخوانم .

تا آنجا که یادم می آید همیشه دوست داشتم به جنگ از زاویه نیروهای عراقی هم نگاهی کنم و این کتاب به اندازه ی خودش این کار را برایم کرد.

بخش هایی از کتاب...

*درآن روز ...هرخانه یا کارخانه ای که سالم مانده بود ویران شد،زیرا از سوی فرماندهی دستور ویرانی این اماکن برای پاک سازی منطقه صادر شده تا سربازان ما بتوانند آزادانه بجنگند...این کار به سرعت انجام شد.منظره ای دردناک بود و حکایت از کینه ای دیرینه داشت.تمام بلدوزرهای سپاه سوم در عملیات ویرانی شرکت داشتند....

*سرهنگ زیدان تعریف می کرد در طی اقامت خود در خرمشهر ،اشیاء زیادی را از شهر دزدیدیم و به عراق انتقال دادیم.عتیقه جات نفیس،ماشین ،لباس،آجر و لوازم خانگی...و همچنین مواد ساختمانی شهر را به سرقت بردیم.خرمشهر وقتی ما با آن هجوم آوردیم بسیار زیبا بود؛اما پس از چند روز شهر را ویران کردیم تا از آجر ساختمان ها برای سنگر سازی استفاده کنیم.

*...صدام گفت:من از مقاومت شما در خرمشهر راضی نیستم،این نشان ها برای سرپوش گذاشتن به تلفات ما در مقابل افکار عمومی است،کاش کشته می شدید و عقب نشینی نمی کردید.....او به حدی نارحت و عصبی بود که لیوان آبی که در دستش بود،بر روی میز کوبید و ذرات خرد شده لیوان به سمت ما پاشید...بعد فریاد زد:"ای وای خرمشهر از دست رفت !دیگر چطور می توانیم آن را پس بگیریم؟"....

 

 امیدورام در چاپ های بعدی کتاب احساس نشود که درترجمه آن عجله ای صورت گرفته است وخواننده هم بتواند به راحتیتشخیص دهد که فرقی بین نیروهای اسلامی و نیروهای ایرانی نیست .چرا که بعضی اوقات این کلمات به جای یکدیگر به کار رفته اندو ترتیب زمانی و تاریخی کتاب هم رعایت شود.

درپایان باید اعتراف کنم همین مورادنقص برای من لذتی دیگر داشت چون بیشتر اضطراب و ترس روای خاطرات را احساس می کردم.

کتاب 72 صفحه بیشترنداردکه صفحات آخرش به اسناد اختصاص داده شده وتوسط فاتن سبزپوش ترجمه و سوره مهرآن رامنتشر کرده است.



۶ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۹۳ ، ۰۰:۰۱