هیئت مجازی کتاب

هیئت مجازی کتاب

پیام های کوتاه

بایگانی

آخرین نظرات

  • ۲۷ ارديبهشت ۹۸، ۱۵:۴۵ - پریسا نامجو
    عالی..
  • Cougar

    متن تصویر

  • Lions

    متن تصویر

  • Snowalker

    متن تصویر

  • Howling

    متن تصویر

  • Sunbathing

    متن تصویر

یک لرن مرجع تخخصی وبلاگ نویسان

آخرین مطالب

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «داستان کوتاه» ثبت شده است

معرفی توسط وبلاگ: این روزها



Image result for ‫یوسف آباد، خیابان سی و سوم‬‎



"یوسف آباد، خیابان سی و سوم" کتابی بود که با بی میلی شروع کردم و با هیجان به آخر رساندمش!!

چهار نفر هستند که در جریان کتاب حضور دارند و هر چهار فصل از این کتاب به روایت یکی از آن هاست. (فکر کنید یک شب به یک مهمانی دعوت شدید و بعد همه ی حاضران این مهمانی از نگاه خودشان، مهمانی را توصیف کنند.)

بخش دلچسب کتاب برای من تغییر لحن ها و حس و حال ها در فصل های مختلف کتاب بود. دو فصل این کتاب را دو مرد و دو فصل دیگر را دو زن روایت می کنند. اگر روی جلد فقط اسم یک نویسنده نبود فکر می کردم فصل های زنانه به روایت زنان و فصل های مردانه به روایت مردها تحریر شده اند، بس که لحن ها گاهی حساس و زنانه و گاهی خشن و مردانه اند!

چیزی که در طول خواندن اذیتم می کرد این بود که نوشته ها پشت سر هم می آمدند و پاراگراف مشخصی نداشتند؛گاهی گیج می شدم که کدام جمله مونولوگ است و کدام جمله دیالوگ!

شناسنامه ی کتاب، نام "نشر چشمه"و "چاپ دهم" را نشان می دهند. نویسنده ی این کتاب 114 صفحه ای "سینا دادخواه" است و شما را با چهار روایت مختلف در چهار فصل همراه می کند. قیمت این اثر 8500 تومان می باشد.



شناسنامه کتاب:

مولف: سینا دادخواه

سال چاپ: 1387

ناشر: نشر چشمه

تعداد صفحات:114 صفحه

قیمت:8500 تومان

قطع: وزیری

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ بهمن ۹۶ ، ۰۰:۱۹

معرفی توسط وبلاگ...این روزها



آنا هنوز هم می خندد (مجموعه داستان کوتاه کوتاه)

  


   کتاب "آنا هنوز هم می خندد" را لا به لای روزهای شلوغی دست گرفتم.

دنبال کتابی بودم که خیلی فلسفی و عمیق نباشد و بتوانم با تمرکز نسبتا کم، همراهش شوم!

"اکبر صحرایی" نویسنده ی این داستانِ کوتاهِ کوتاهِ، چهل داستانک را در کنار هم قرار داده و این اثر را خلق کرده است. شاید یکی از زیبایی های کتاب این بود که داستان ها هم مستقل از یکدیگر ، دارای شروع و پایان بوده و هم در کنار یکدیگر یک مجموعه ی بلند را شکل داده بودند.

تِم داستان حول محور زندگی شخصی به نام "دار علی" شکل گرفته. داستان ها، در بعضی قسمت ها دارای لحن طنز و در بعضی مواقع لحنی کامل جدی و منقلب کننده دارند.

کتاب، ادبیات روان و سلیسی دارد و حجم 127 صفحه ای و جذابیت داستان ها به شما کمک می کند تا یک نفس آن را به پایان برسانید.

شاید منتشر شدن این اثر توسط انتشارات "سوره ی مهر" ،خودش نشانه ی گیرایی برای دعوت شما به خوانش این اثر باشد.


بخشی از این کتاب:

- خدا بیامرزه دار علی رو!

موسی خندید و گفت:

- هفت تا جون داره! اوناهاش داره پاچرخی می زنه.

جلو رفتند و بالای سنگر ایستادند. پاهای دارعلی سر و ته ، از بین الوار و گونی شن ها بیرون زده بود و پاچرخی می زد. انگار داشت خفه می شد. موسی که خندید، یدالله گفت:

- داری می خندی؟! کمک کن داره خفه می شه!

هرکدام یک پای دارعلی را از مچ گرفتند و شروع کردند به زور زدن.

یک دفعه تن دار علی انگار تنه درختی از ریشه درآمد. دارعلی نفس نفس زد. خاک و گل را از سر و صورتش تکاند. سر و صورتش که دوباره سرخ و سفید شد، موسی هر و هر خندید و گفت:

- شدی مثل مرده های از گور فرار کرده!

دار علی نفسش که چاق شد، پیراهنش را زد بالا. نگاهی به زخم و خراش های کمر و شکمش انداخت. بعد زل زد به موسی. سر تکان داد و گفت:

- بخند...بخند...نوبت منم می رسه! خدا ریشت رو بکنه که ریشه منو کَندی.


شناسنامه ی کتاب:

نویسنده: اکبر صحرایی

ناشر: انتشارات سوره مهر

سال نشر: 1387

قطع: رقعی

تعداد صفحات: 127 صفحه

قیمت چاپ چهارم: 2300 تومان

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۹۵ ، ۱۸:۰۰

معرفی توسط وبلاگ ... مداد کوچک




" رویِ ماهِ خداوند را ببوس " با  درون مایه ی باارزشش ، اثری واقعی ست در جستجوی او "خدا" .اینکه صحبت از خداست و این خدا حتی بر زبان یکی ازشخصیت های کم رنگ  داستان جاریست {زنی بی سرپناه در مقابل از خود گذشتگی راننده تاکسی که در آمد ِ آن روزش را بی هیچ چشم داشتی به آن زن می دهد و او در مقابل بخشش مرد این جمله را با تمام احساسش بیان می کند ؛ از طرف من روی ماه خداوند را ببوس} نثر صمیمی و تعلیق جذاب داستان باعث شده  که خواننده تا آخر ،  کتاب را دنبال کند. پایان باز کتاب هم نوعی تفکر سالم را در خواننده بر می انگیزد که به وجود خدا بیشتر بیاندیشــد.

" نمی دانم که در طرح بزرگ خدا ، من چه نقشی دارم و چه سرنوشتی ؛ ولی این قدر مطمئنم که بی هیچ نیست "

از آنجا که داستان با زاویه  دیدِ من  راوی روایت شده و شخصیت اصلی داستان "یونس" درگیر اتمامِ پایان نامه ی دکترایش هست و این که دغدغه هایش به جایی نمی رسند و تاثیر چندانی هم روی خواننده نمی گذارند ولی مهربانی اش در کمک به مادر بیمارش در ولایتی دیگر و کمک به دوستش که موقتا" به ایران آمده و حتی در صحنه ای از پارک که به کودکی کمک می کند تا بادبادکش را بالا ببرد به سوی ِ خدا ، کاملا شفاف است .

شخصیت های داستان تشکیلِ یک مربع را می دهند :

 یونس : پررنگ ترین شخصیت داستان ، به دنبال نوشتن پایان نامه دکترایش هست و کشمکشهای زیادی با نامزدش "سایه" دارد ، اینکه از لحاظ اعتقادات مذهبی با سایه در تضاد هست این یک طرف قضیه ، سوالاتی که در حین کارش پیش می آید در مورد خدا و شک و تردید را بر زندگی اش حاکم می سازد طرف ِ دیگر قضیه .

سایه : نامزد یونس ( که در پی ِ یافتن علت شکستهای یونس ، شکست در درک ِ حضور و وجود خدا ، و شکست در دفاع از پارسا) زنی که ایمان یونس را می خواهد نه شک او نسبت به خدا را .

دکتر پارسا : دکترای فیزیک و استاد دانشگاه  ، سعی می کرد با کمک فیزیک و ریاضی و فلسفه همه چیز را اندازه بگیرد ولی فهمید در هستی چیزهایی وجود دارد که با ابزار نمی شود اندازه اش گرفت همین خدای ِ بی همتا ؛ به علت ناتوانی در پاک کردن این مسئله خودش را پاک کرد و موضوع پایان نامه یونس علت خودکشی دکتر پارسا است .

علیرضا : دوست صمیمی یونس ، عاشق فلسفه و خدا ، می گوید : من آدم هایی را می شناسم که وزن فرشته ها را روی شانه هایشان حس می کنند . یونس را قانع می کند که سایه تو را به خاطر ایمانت دوست داشت نه عقلت .

روی ماهِ خداوند را ببوس  ؛ مرا کتابخوان کردْ . ممنونم از مصطفایِ ِ مستورْ ، پیشنهاد می کنم برای هر وعده ی غذایی تان چند صفحه از این کتاب را بخوانیدْ .

قاچ هایی زیبا از کتاب :

تو خداوند را تجربه می کنی ، اول باید به قانونی ایمان بیاوری و بعد آن را آزمایش کنی هر چه قدر ایمانت به آن قانون نیرومند تر ، احتمال موفقیت آزمون ها بیشتر ، یعنی هر اندازه به خداوند باور داشته باشی خداوند همان اندازه برای تو وجود دارد . صفحــــه 71

هستی لایه لایه است تو در تو و پر از راز و  البته پیچیده ، برای درک آنها باید خوب بود و خوب را انتخاب کرد ،  

وقتی هزار تا انتخاب بد را به جای هزار تا انتخاب انتخاب خوب برمیگزینیم وضع آنقدر آشفته و تاریک می شود که

انسان حتی نمی تواند یک قدم هم به جلو بردارد شبیه قدم زدن در مه .  صفحــــــه 84

زندگی مواجهه ابدی انسان است با این انتخاب ها و کسی که در انجام خوبها ورزیده باشد کم کم وزن خوب ها را هم

حس می کند، برای کسی که ایمان ندارد متاسفانه خداوندی هم وجود ندارد . صفحـــــــه 86

من با قلم سبز، تمام حرمت آن دستهای آبی را بوسیدم و فهمیدم که خدا هم آبی است . صفحـــــه 107


شناسنامه کتاب:

نام اثر: روی ماه خداوند را ببوس

نویسنده: مصطفی مستور

تعداد صفحات: 114

ناشر: نشر مرکز

قطع: رقعی

قیمت پشت جلد: 8200 تومان

۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۹۵ ، ۲۱:۳۰

معرفی توسط ...وبلاگ (سابق) : این روزها

هرکسی برای خودش یک سری دوست و رفیق دارد.

یک سری از دوست ها دلی اند، هروقت دلتان گرفت یا نیاز به جمله های آرام بخش و تسکین دهنده داشتید به سراغشان می روید.

یک سری، همیشه وقت خالی دارند که به تو اختصاص بدهند: برای خرید، کافه گردی، بخوربخورهای هرازگاهی و ساعت های فراغت.

بعضی ها را همیشه باید یک جوری راضی نگه داشت تا اخم و تخم نکنند: با قربان صدقه های زورکی، رشوه های بی دلیل، قبول کردن خواسته های دردسرساز و غیره...

بعضی ها اما مامور شده اند تا حالت را خوب کنند: با خاطره گفتن و مزه پرانی، حرف زدن از قسمت های خوب روزمرگی.

این بعضی های آخر شاید حرف های ماندگاری برایت نداشته باشند اما ناخودآگاه هروقت بهشان فکر می کنید یاد حال خوبی می افتی که در برهه ای از زمان به تو بخشیده اند.

"امیرعلی نبویان" با برنامه "رادیو هفت" به شهرت رسید و شاید به قول "منصور ضابطیان " در مقدمه کتاب، هیچ کس به اندازه خود او توان نداشت تا داستان ها را هم بخواند و هم اجرا کند.

حکایت "قصه های امیر علی" مثل همان بعضی های آخر است. داستان هایی (یا بهتر است بگوییم داستان های طنزی) که امیرعلی نبویان تعریف می کند شاید هیچ کدام واقعیت نداشته اند و هیچ وقت هم در ذهنمان نمانند اما رسالت خودشان را خوب انجام داده اند و موقع خواندن حالتان را خوب کرده اند!

نبویان تا کنون چهارجلد از مجموعه داستان های خود را به قلم کشیده است و انتشارات "نقش و نگار" نشر کتاب های وی را برعهده گرفته. قطع کتاب ها "رقعی" است  و با قیمت 7000 تا 9000 تومان به فروش می رسند.

                                                                                ****

 

بخشی از این کتاب (از جلد دوم):

القصه! به محض ورود به خانه ی عمه خانم، آقا محمود بعد از جواب سلام و تبریک سال نو به بنده ، رو به جمع با عبارت "صاحبش اومد" خیال من را از بابت "هنوز تقسیم نشدن عیدی ها" جمع کرد و ضمنا حقیر را به درستی به عنوان مستحق ترین عضو فامیل جهت دریافت کادو معرفی فرمود! سپس در حرکتی قابل تقدیر، خودش چراغ اول را روشن کرد و یک ده هزار تومنی نو به بنده هدیه داد.

گرفتاری اینجا بود که محمودخان با همان متد خاص سخنوری شروع کرد به توضیح دادن در مورد عید نوروز، عیدی و بعد جمشید جم، از آن جا رسید به جام جم، چهارراه پارک وی، ترافیک، آلودگی هوا و تاثیر نامطلوب آن بر ریه های عمه خانم!

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۹۵ ، ۲۱:۰۵


معرفی کتاب توسط وبلاگ 
گم شده

کتاب حاضر، مجموعه ای از داستان های کوتاه با مضامین اخلاقی، اجتماعی و دینی است. در این داستان ها برخی از عادات اخلاقی، اجتماعی و نیز برخی از اعتقادات دینی مردم مورد آسیب شناسی قرار گرفته و ضرورت اصلاح در اندیشه و رفتار دینی مورد توجه قرار گرفته است. نویسنده این داستان ها معتقد است که اغلب مردم تنها به ظواهر دین و آداب اسلامی پای بند هستند و دستورات واقعی دین عمل نکرده و آن ها را در رفتار روزمره خویش در نظر نمی گیرند. وی در این داستان ها به گوشه هایی از این رفتارهای متناقض با اصل دین اشاره کرده و توصیه هایی به جوانان برای داشتن همت عالی جهت رسیدن به موفقیت تحصیلی و شغلی نموده و نیز هشدارهایی به اقشار مختلف مردم، خانواده ها، کسبه بازار، کارمندان و ... در زمینه رعایت مسایل دقیق اخلاقی و دینی که معمولاً آن ها را جزء دین و اخلاق ندانسته و جایی در زندگی برای آن ها باز نکرده اند، داده و داستان های کوتاه خود را بر محور این اصل کلی خلق کرده است.

پی نوشت:
گربه ی معبد کنکور
نویسنده:سیده عذرا موسوی
قیمت:۲۵۰۰ تومان
ناشر:معارف

۸ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۴ ، ۰۹:۰۲