هیئت مجازی کتاب

هیئت مجازی کتاب

پیام های کوتاه

بایگانی

آخرین نظرات

  • ۲۷ ارديبهشت ۹۸، ۱۵:۴۵ - پریسا نامجو
    عالی..
  • Cougar

    متن تصویر

  • Lions

    متن تصویر

  • Snowalker

    متن تصویر

  • Howling

    متن تصویر

  • Sunbathing

    متن تصویر

یک لرن مرجع تخخصی وبلاگ نویسان

آخرین مطالب

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آوینی» ثبت شده است

معرفی کتاب توسط وبلاگ...در مسیر...

.

.

.

"فتح خون" کتاب هشتم از مجموعۀ آثار شهید سید مرتضی آوینی است. این کتاب احتمالاً در محرم سال 1366 نگاشته شده است. به گفتۀ ناشر، فصل پایانی کتاب که باید به وقایع روز عاشورا بپردازد، خالی است. تنها چند صفحه یادداشت وجود دارد که آن­ها را در انتهای کتاب حاضر ذیل عنوان "تماشاگه راز" آورده شده است.

شهید آوینی تا آنگاه که در قید حیات ظاهری بود، فرصتی برای ویرایش، تنظیم و چاپ فتح خون نیافت. او تنها دو فصل ناشئة اللیل و سیارۀ رنج را تنظیم و ویرایش کرده و برای چاپ به ماهنامۀ سوره و کتاب مقاومت سپرد. با مقایسۀ این دو فصل و سایر فصل­ های کتاب، می ­توان تا اندازه ­ای با ظرافت و رموز کار این نویسندۀ توانا آشنا شد.

هم­ اکنون به قسمت­ هایی از کتاب می­ پردازیم:

 "... آیا آنان نمی­ دانستند که خلافت امتیازی موروثی نیست که از پدر به فرزند ارشد انتقال یابد؟

غبار غفلت بر همه چیز فرو می­نشیند و آیینه­های طلعت نور، کور می­شوند و رفته­رفته یاد خورشید نیز از خاطره­ها می­رود! و نه عجب است اگر در دیار کوران، بوزینگان را انسان بینگارند!"

"خون حسین و اصحابش کهکشانی است که بر آسمان دنیا راه قبله را می­نمایاند. بگذار اصحاب دنیا ندانند. کِرم لجن­زار چگونه بداند که بیرون از دنیایی که او تن می­پرورد، چیست؟ زمین و آسمان او همان است و اگر او را از آن لجن­زار بیرون کشند، می­میرد.

امت محمد را آن روز جز حسین ملجأ و پناهی نبود. چه خود بدانند و چه ندانند. چه شکر نعمت بگذارند و چه نگذارند. واقعۀ عاشورا دروازه­ای از نور است که آنان را از ظلم یزیدیان به نورآباد عشق رهنمون می­شود...

 اگر نبود خون حسین، خورشید سرد می­شد و دیگر در آفاق جاودانۀ شب نشانی از نور باقی نمی­ماند... حسین، چشمۀ خورشید است."

 

این­ ها قسمتی از این کتاب ارزشمند بود که به نظر بنده کلام شهید، درسی است برای تمام دوران­ ها؛ ازجمله عصر حاضر... باشد که پند بگیریم.

ان شاءالله که استفاده بفرماید...

التماس دعا

پ.ن:

 ناشر: نشر ساقی/133 صفحه/نوبت چاپ: ششم/1387

 

۶ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۹۳ ، ۱۹:۲۵

  منتشر شده توسط وبلاگ ...مبارز کلیپ

....

..

..

.

کلیپ صوتی :

 *روایت اول 

 قسمت اول

۳٫۲۷ مگابایت

دانلود کلیپ صوتی

[با لینک مستقیم]

  

قسمت دوم

۱٫۴۷ مگابایت

دانلود کلیپ صوتی

[با لینک مستقیم ]

* روایت دوم

*روایت سوم

*روایت چهارم

 *روایت پنجم

----

 1*دانلود  متن کتاب...سایت شهید آوینی

2*دانلود متن کتاب ......... 1.2 مگابایت

موافقین ۷ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۹۳ ، ۱۸:۵۹
 معرفی کتاب مهمان وبلاگ چراغ....
حتی توی این عصر هم کمتر کسی وجود دارد که لااقل نام ِ "سید مرتضی آوینی" را نشنیده باشد.
سید مرتضا با نام مستعار "کامران آوینی"،به قول خودش سالهای سال در یکی از دانشکده های هنری درس خوانده، به شبهای شعر و گالری های نقاشی رفته، موسیقی کلاسیک گوش داده، و به قول همسرش تقریبا تمام آثار فلسفی و هنری پیش از انقلاب را خوانده و زندگی کرده بود؛
تا اینکه امام آمد و انقلاب شد و کامران آوینی خودش، اشعار و آثارش را به آتش کشید و سید مرتضای آوینی را از اعماق وجودش بیرون کشید؛ سبیل نیچه ای، ریش پرفسوری و لباسهای مد روز جایشان را به ریش حزب الهی و یک اورکت خاکستری و بلوز پاکستانی دادند و تنها چیزهایی که از مرتضای قبل از انقلاب در او باقی ماند همان حقیقت طلبی، آرمان خواهی، جرات مندی و صداقت ذاتی اش بود.
 
سید شهیدان اهل قلم  به سبب آثار مکتوب و غیرمکتوبش، در بین فرهنگی ها و کتابخوان ها شناخته شده تر از سایر شهداست. او متفکرِ شهیدی ست  که درباره اش به نسبت زیاد گفته و نوشته اند. این کتاب هم برای آنهایی خوب است که مثل من دوست دارند بیشتر درموردش بدانند و بخوانند.
قسمتهایی از کتاب:
"درمقابل نابسامانی های فرهنگی معتقد بود که باید کاملا ایستاد و اولا با تحقیق و پژوهش(به شکل علمی) مسائل را شناخت و در عین حال به حاشیه نرفت و فعالانه در صحنه بود و عمل کرد....همیشه متحول و در تکامل بود...کاملا به وضع موجود معترض بود و با کسی هم تعارف نداشت و محکم حرفش را می گفت و می نوشت و نوشته هایش تاثیرگذار بود." ص 91
"در برابر حقایق گرفتار دوست و رفیق و جناح نبود". ص 71
"تنها سردبیر مجله ای بود که دیدم ظرفیت داشت مطلب یا مقاله ای را از دشمن قسم خورده اش بگیرد و بدون هیچ تصرفی به چاپ برساند. تنها سردبیری بود که نه ملاحظه منافع خود را کرد، نه مرید جمع کرد، نه نان قرض داد، نه غم حفظ مجله اش را داشت و نه حتی رسما وارد جامعه مطبوعاتی شد". ص66
"مرتضی تا ساعت دو شب مطالعه می کرد.بعد بیرون می رفت و تا نماز صبح گریه می کرد. بعد بچه ها را برای نماز صبح بیدار می کرد. بعد از نماز هم که می خواست بخوابد اصغر و مرتضی و سایرین شلوغ می کردند. مرتضی فقط دو ساعت می خوابید، صبح که بلند می شد مثل فرشته بود. اگر گریه های شب را از او می گرفتند دق می کرد." ص57
 
مشخصات کتاب:
شهید فرهنگ(شهید سید مرتضی آوینی در آینه خاطرات).
دفتر نشر معارف.
چاپ اول:بهار 1392.
 180 صفحه.
قیمت:4200 تومان
۱۶ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۲ ، ۲۲:۰۰