معرفی توسط وبلاگ ... نقطه ی عطف

«پورمهدی با خودش کلنجار می‌رفت. می‌خواست از همدانی بپرسد :«مگر محمود کی بود که این همه همرزم واسش عزادارند؟» قیافه‌ی محجوب و متواضع محمود جلوی چشمش می‌آمد که با همان تواضع همیشگی پاسخش را می‌داد:«مگه فرقی‌ هم می‌کنه که کی باشم؟ مهم اینه که بنده‌ی خوبی برای خدا باشم».

نمی‌دانم تا بحال سراغ حاج محمود شهبازی رفته‌اید یا نه، ولی اولین توصیف از او این است که معلم نهج‌البلاغه بود. جوانی که درس نهج‌البلاغه می‌داد، جوانی که در کوله‌اش سه کتاب همیشه میهمان بود؛ قرآن، نهج البلاغه و رساله لقاءالله امام.

می‌خواست مثال بزند برای تقویت اراده، از کلام علی(علیه السلام) سخن می‌گفت. می‌خواست از نخل بگوید می‌رسید به غربت مولا. او حافظ می‌خواند و به راستی حافظ دل بود، نزدش گله از تاول‌ها کردند و او گفت: «در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم/ سرزنش‌ها گر کند خار مغیلان غم مخور».

دعوتت می‌کنم به معطر شدن به واژه‌های کتاب "سوم خردادی ها/حماسه محمود شهبازی"به قلم حمید حسام از نشر دارخوین.

او فرزند اصفهان، و فرمانده سپاه همدان بود و معلم نهج‌البلاغه و جانشین فرمانده 27 محمد رسول الله. رزمنده‌ها در دو کوهه اول شاگردی درس او را به جا می‌آوردند و سپس در جبهه‌ها آن تئوری‌ها را بکار می‌گرفتند و به وصال حق می‌رسیدند.

 با حاج محمود همراه شویم در ابتدای سال جدیدمان، بی تاب بود با وجود تاول‌ها و شب‌نخوابی‌ها رفت تا گزارش کامل به دست امام برسد، و او سجده‌ای زد در پایان شناسایی برای آزادی خرمشهر وقتی به مقصد رسید. حال ما به مقصد شناسایی‌هایمان رسیده‌ایم؟ چه کنیم که برسیم؟ برویم در کلاس حاج محمود او هادی ماست.

کتاب حاضر 120 صفحه است، و میهمان ساعتی از عمر ماست، میزبانش باشیم.

بسم الله بچه‌های هئیت...

پی نوشت:

راه خرید...