مصاحبه با مترجم کتاب عشق زیر روسری...
معرفی کتاب توسط وبلاگ (سابق) ... این روزها
...
وقتی «عشق زیر روسری» در «مسجد پروانه» به بار مینشیند
محسن بدره با ترجمه سه اثر برای نشر آرما شناخته شد. کتاب هایی که با فضای نومسلمانی، دین، فرهنگ و زنانگی فهم می شوند. به گفته خود وی، انتخاب این آثار با سلیقه شخصی و بر اساس دغدغه ای ذهنی بوده است.
محسن بدره، مترجم کتابهای «بهم میاد»، «عشق زیر روسری» و «مسجد پروانه» در مورد فضای این سه کتاب گفت: محوریت رمان «بهم میاد» مسئله حجاب و شخصیت یک دختر فلسطینی در ملبورن است که به دلایلی تصمیم میگیرد محجبه شود. دو کتاب «عشق زیر روسری» و «مسجد پروانه» زندگینامه و شرح حالاند و تمرکزشان بر حجاب نیست،گرچه موضوع حجاب هم در آن مطرح شده است.
وی ادامه داد: روایت کلی «عشق زیر روسری» ماجرای یک دختر انگلیسیست که در لندن به دنیا آمده و از دانشگاه ملبورن فارغ التحصیل شده است. او طی ماجراهایی که برایش پیش میآید، خواستگاریهای متعدد، و سفرهای فراوانش به سایر کشورها، دنبال نیمه دوم زندگیاش میگردد و داستان این جستجو در کتاب روایت میشود. موضوع اصلی اثر، برخوردهای این شخصیت در مقاطع مختلف زندگی و به طور کلی مساله زنانگی و مسلمانی است.
بدره در توضیح موضوع کتاب «مسجد پروانه» گفت: این اثر شرح زندگی یک دختر آمریکاییست و درگیریهای ذهنی و اعتقادی او را با موضوع عبودیت و دین به تصویر کشیده است؛ دختری از یک طبقه متوسط که در آمریکا به دنیا آمده و همه مظاهری را که ما از یک دختر مسلمان میشناسیم، دارد. او به روایت خودش خیلی از راهها را رفته و خیلی هم در برابر مسلمان شدن مقاومت میکند تا این که در جریان یک فرصت کاری که برای تدریس در یکی از دبیرستانهای مصر برایش پیش میآید، بیشتر با این دین آشنا شده و بالاخره مسلمان میشود. ادامه کتاب شرح قضایای ازدواج، عاشق شدن، زندگی در مصر، رابطه «ویلو» با دانشگاه الازهر و... است.
نام کتاب ها با ظرافت خاصی انتخاب شده اند
او در پاسخ به این سوال که آیا نام این کتابها محتوای اصلیشان را به نوعی به مخاطب لو نمیدهد، گفت: تاکنون نظرات و بازخوردهای مختلفی را در خصوص اسم و ساختار نگارشی کتابها و طرح جلدشان دریافت کردم. قصد ما این بود که با ظرافت محتوای کتاب را به خواننده معرفی کنیم، طوری که نه زیاد بیربط باشد و نه خیلی صریح. البته نام دو کتاب «مسجد پروانه» و «عشق زیر روسری» ترجمه دقیق عنوان اصلی است و من فقط در انتخاب نام کتاب «بهم میاد» سلیقهام را اعمال کردم.
زنانگی و مسلمانی دغدغه ذهنی من بوده است
وی در مورد هدف خود از انتخاب کتابهایی با موضوعات زنان و حجاب برای ترجمه، گفت: رمان «بهم میاد» از طرف یکی از دوستان (حجتالاسلام زائری) به من معرفی شد؛ اما دو کتاب دیگر به انتخاب خودم بودند. معمولا موضوعات و عناوین کتابها را با وسواس خاصی انتخاب میکنم. هرچند مسلما نیازسنجیهایی هم پشت این انتخابها وجود دارد. دغدغه ذهنی خود من هم زنانگی، مسلمانی و نحوه زیستن آنها بوده است.
بدره در پاسخ به این سوال که چرا هر سه کتاب ترجمه شده وی فضای مشابهی دارند، توضیح داد: این شباهت قبل از این که به ترجمه من ارتباط داشته باشد به واقعیت زندگی مسلمانی در غرب بر میگردد. همگی این شخصیتها با دغدغهها و واقعیتهای مشابهی مواجهاند، چه آن هایی که در حال تشرف به اسلامند و چه آنهایی که تشرف پیدا کردهاند. گرچه فضای کشورها در هر سه داستان با هم متفاوتاند، روایت یکی از استرالیاست و دیگری از آمریکا؛ در یک کتاب با ماجراهای ذهنی و تردیدهای شخصیتی نوجوان مواجهیم و در دو اثر دیگر، شخصیت دختری جوان به تصویر کشیده شده است. از طرف دیگر بعضی از خط قرمزها در یک کتاب وجود دارند و در کتابهای دیگر این طور نیست.
وی ضمن تایید بعضی شباهتها در محتوای این سه کتاب، اضافه کرد: البته در هر سه اثر شباهتهایی هم بین شخصیتها وجود دارد؛ هرسه آنها دخترهای جنگندهای هستند و اگر انتخابی کنند، پای آن میایستند و پیه خیلی از مخالفتها را به تنشان میمالند.«امل»،«شلینا»و «ویلو»، همگی با مسائلی مواجهاند که گاهی خیلی اذیتشان میکند و آنها مجبورند درد اجتماعی زیادی را تحمل کنند.
الگو برداری از شخصیت ها به اولویت بندی مخاطب بر می گردد
بدره درباره نظرات و انتقادات مطرحشده در مورد این کتابها نیز گفت: طیف نقدهایی که از طرف مخالفان و موافقان نوشته شده، خیلی متفاوت بوده است. اما اکثر مخالفان کتاب «بهم میاد» را به عنوان یک رمان در نظر نگرفتهاند. همان طور که در مقدمه هم نوشتهام، قصد من این نبود که «امل» را به عنوان یک الگو معرفی کنم تا همه دخترها مثل او شوند، ولی هر خوانندهای میتواند براساس اولویتهای خودش انتخاب کند که از این شخصیت تاثیر بگیرد یا نه.
او افزود: شاید طرز فکر شخصیتی که در یک دبیرستان خصوصی در استرالیا و در خانوادهای بزرگ میشود که فضای آن به طور کلی با فضای خانواده ایرانی متفاوت است، برای ما کمی دور از ذهن باشد؛ اما باید دنبال اشتراکات بگردیم و ببینیم در فضای مشترک چه حرفهایی میتوانیم داشته باشیم. قصد من از ترجمه این اثر این بود که به نوجوانان نشان دهم اگر احساس میکنند تصمیمشان درست است، باید شهامت انتخاب ان را نیز داشته باشند. هرچند بحث حجاب به هنجارهای اجتماعی و شرعی هم مربوط است، ولی اصل این قضیه به خود فرد برمیگردد.
او اظهار داشت: به نظر من این سه اثر هرکدام ابعاد مختلفی دارند. مثلا کتاب مسجد پروانه دید جامعهشناختی جالبی از مصر ارایه میدهد، از بحث سلفیگری تا قشربندی اجتماعی که مخاطب ایرانی معمولا از ان آگاه نیست. این کتاب تالیف کسی است که خودش روزنامهنگار، نویسنده و رماننویس بوده و روزانهنویسیهایی از حوادث مصر داشته که به جذابیت کتاب کمک کرده است. توصیف نویسنده از فضای مصر در مقایسه با تصوراتی که ما از این کشور داشتیم، مخصوصا در مقایسه با اتفاقاتی که از دو سال پیش رخ داده و ارتباط آن با ایران، از زیباییهای این کتاب محسوب میشود.
وی در پایان گفت: کتابهایی که فعلا روی آن کار میکنم کتابهای علمی هستند، ولی در زمینه حجاب و مطالعات زنان هم چند کتاب در لیست ترجمه دارم.