معرفی توسط وبلاگ...این روزها
خیلی شک داشتم بخونمش یا نه...
از یه طرف همش برام سوال بود چرا این کتاب باید اینقدر پرفروش باشه و به فارسی هم ترجمه شده باشه.
از طرف دیگه کنجکاوی زیادی درمورد شخصیت اول کتاب نداشتم.
بین همین درگیری های نفسم، نسخه ی الکترونیک ش رو دانلود کردم و آروم آروم خوندمش.
این چندروز که مراسم تحلیف "جو بایدن" رو دنبال میکردم، "میشل اوباما" رو هم توی فیلم ها دیدم. یاد توصیفاتش از کاخ سفید افتادم و فعالیت هایی که اون مدت توی کاخ انجام میداده.
نقدهای زیادی از کتاب خوندم، که اکثرشون با حساسیت بالا یا سوگیری نوشته شده بود.
خارج از فضای سیاست و روابط دوکشور، جذابیت کتاب برام اونجایی بود که شخصیت میشل جدا از بقیه ی زن های دنیا نبود. میشل، دغدغه های زنانه و مادرانه ای رو که بین همه ی خانم ها رایجه، تجربه میکرد، هرچند بانوی اول آمریکا بود.
و مثل هر آدمی، از گذشته و پدر و مادرش درس هایی داشت که هرجایی از زندگیش به موفقیتی رسید، اون ها رو باخودش مرور کرد.
و مهم تر از همه تابوهایی رو شکست که قبل از اون بین رنگین پوست ها مرسوم نبود.
#زن_بودگی میشل، بدون در نظر گرفتن پست و جایگاه اجتماعی همسرش بارور شد و... به نظر من این یه جور رشد برای هر آدمیه که به دور از همه ی حاشیه ها و شخصیت های اطرافش، به تنهایی "متن اصلی" باشه.
بخشی از کتاب:
«با هر دری که به روی من گشوده شد ، من هم تلاش نمودم درهایی را به روی دیگران بگشایم . این حرفی است که تصمیم دارم به عنوان حرف آخر به شما بزنم : بیایید دلهایمان را به یکدیگر نزدیک نماییم ، شاید فقط آن زمان قادر به ازبین بردن ترسمان باشیم ، قضاوتهای اشتباه خود را کم کنیم و از تبعیض و کلیشهها که موجب تفرقه الکی بین ما شده دوری کنیم . شاید اینگونه بهتر قادر به یافتن وجه تشابههایمان باشیم . اهمیتی ندارد که کامل نیستید ، همچنین مهم نیست که پایان مسیر کجاست . قدرت یعنی اینکه بگذارید شناخته و شنیده شوید . داستان خاص خود را با افتخار و غرور روایت کنید و صدای واقعی خود را فریاد بزنید . بزرگواری بدین معناست که به منظور آشنا شدن با دیگران و شنیدن زندگینامه ی آنها اشتیاق داشته باشید . از دید من ، اینگونه است که ما ، ما میشویم” .
شناسنامه کتاب:
نویسنده: میشل اوباما
مترجم: سپیده حبیبی
موضوع: زندگی نامه
سال چاپ: پنجم،1398
تعداد صفحات: 551 صفحه
ناشر: موسسه نگارش الکترونیک کتاب