18 سالِه؛ هجده روایت از عرفات فاطمه سلام الله علیها تا مطاف فاطمیه
معرفی توسط وبلاگ...الّراجین
کتاب، 18 ساله نام دارد و هجده روایت از زندگانی فاطمه الزهرا (سلام الله علیها) و فضایل آن حضرت را در برگرفته است.
دلیل تاکید "حمید سبحانی صدر" نویسنده ی این کتاب بر عدد 18 ، پرداختن تحقیقی وی بر جریانات آخرین سال حیات دختر پیامبر (سلام الله علیها) می باشد.
سبحانی صدر، در هر فصل، بعد از بیان یک روایت از زندگی حضرت، مستندات پژوهشی، نقدها، تکذیب، تحریف ها، و صحت هر جریان را پیش چشم مخاطب آورده است.
در مقدمه ی کتاب آمده است: "از آن جا که مهم ترین حادثه ی پس از رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) جریان غضب خلافت، و به تبع آن هجوم به بیت نبوّت (صلی الله علیه و آله) و شهادت بانوی عالمین حضرت فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها) است ، و همین بخش از تاریخ اسلام ، به شدت مورد تهاجم و تحریف قرار گرفته است، در این مختصر به بررسی حقایق تاریخی مربوط به آن می پردازیم."
نویسنده، با بیان این مقدمه 208 صفحه را در کنار هم چیده و با عناوینی چون: کینه های پنهانی، اشک های فاطمه (سلام الله علیها)، شعله های آتش بر بیت فاطمه (سلام الله علیها)، مدینه می گرید و ... کتاب را تدوین نموده است.
از جمله منابع استفاده شده در این اثر می توان به الارشاد،الاحتجاج، اعیان الشیعه، بحارالانوار، تاریخ طبری، تاریخ یعقوبی، تفسیر قمی، جامع الاخبار، سقیفه، تفسیرالمیزان،صحیح مسلم، کتاب سلیم بن قیس، وسایل الشیعه و ...اشاره کرد.
قسمتی از کتاب:
روایت شانزدهم: به قصد نماز جماعت به همراه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از بیت نبوّت (صلی الله علیه و آله) خارج شدم. هنگامی که روبروی درب خانه علی (علیه السلام) رسیدم، صدایی محزون از خانه ی او شنیدم، که کلامش حرکت را از پاهای من گرفت. می گفت: "سردردم شدّت یافته و شکمم خالی است؛ کف دستانم از آرد کردن جو زخم شده است." این سخن به شدّت مرا به طرف خود کشید. به درِ خانه نزدیک شده و به آرامی آن را کوبیدم. فضّه، کنیز فاطمه (سلام الله علیها) پاسخم را داد و گفت: کیستی؟ گفتم: سلمان؛ گفت: ای اباعبدالله برگرد؛ دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نزدیک درب نشسته و لباس کمی بر اندام اوست.
عبایم را از در به داخل انداختم و فاطمه (سلام الله علیها) خود را پوشاند؛ سپس به فضّه فرمود: "به سلمان بگو داخل شود؛ زیرا سلمان از ما اهل بیت است." داخل شدم؛ فاطمه (سلام الله علیها) نشسته بود و پیش رویش آسیابی بود که با آن گندم و جو آرد می کرد. آه خدا! چه می بینم! از دسته ی آسیاب خون سرازیر شده و به سنگ رسیده است. در گوشه ای از خانه نیز حسن بن علی (علیه السلام) از شدت گرسنگی گریه می کند.
عرض کردم: "خدا مرا فدای شما گرداند! ای دختر رسول خدا! کف دستانت از آرد کردن مجروح شده، در حالی که فضّه بدون فعالیّت ایستاده است!"
حضرت (سلام الله علیها) فرمود: "ای اباعبدالله ! پدرم به من سفارش کرده است که کار خانه یک روز برای من و یک روز برای او باشد. دیروز روز کار او بود و امروز روز کار من."
شناسنامه ی کتاب:
مولف: حمید سبحانی صدر
ناشر: موسسه ی ایمان ماندگار
سال چاپ: 1393
تعداد صفحات: 208 صفحه
قیمت: 7500 تومان
ممنون از معرفی کتاب های مناسبتی.
التماس دعا.