معرفی توسط وبلاگ...این روزها
آدم خواران، رمان کم حجمی بود. دو ساعته و یک ضرب تمامش کردم.
114 صفحه داستان، که اگر اجازه داشتم اسمش را گزارش یک قتل دسته جمعی می گذاشتم نه رمان!
اگر "ژان تولی" نویسنده ی این کتاب، در مقدمه، اشاره ای به واقعی بودن ماجرا نکرده بود، فکر می کردم با یک رمان تخیلی روبرو هستم، اما در واقعیت، ماجرای این کتاب در سال 1870 در دهکده ای در جنوب غربی فرانسه رخ داده است.
"آلن دو مونِی" شخصیت اصلی این کتاب- که همه ی روایت ها حول محور او در جریانند -جوانی سی و چند ساله است که قبل از اعزام به جنگ قصد دارد در جشنی همگانی شرکت کند. مراسمی که برای او پایان خوشی را به دنبال ندارد.
تعصب، خشم، واگیری جمعی، بی سوادی و جهل، اتفاقات وحشتناکی را در این داستان رقم می زنند.
مرگ هولناک آلن دومونِی فرانسه را تکان می دهد و به مهم ترین خبر آن سال ها تبدیل می شود. صدمین سالگرد مرگ آلن در شانزدهم اوت 1970 در روستای اوتفای فرانسه برگزار شده و کتاب آدم خواران با پیگیری های جسورانه ی نویسنده ی آن، در سال 2009 منتشر می شود.
بخشی از کتاب:
آلن با زحمت راه خود را از میان روستاییانی که آن جا گرد هم آمده بودند باز کرد. همهشان از ورود این جوان استقبال کردند. جمعیت پخش شد و شکل نیم دایره به خود گرفت. اگر از بالا نگاه می کردی شبیه به دهانی بود که لبخند می زد. آلن وارد لبخند شد و بعد، آن دهان بسته شد.
"چه همهمه ای!"
سمت چپش، بین خانه ی کشیش و کلیسا، باغ مثلثی شکلی را دید که آن را تبدیل به محل خرید و فروش خر و خوک کرده بودند. به همان سمت رفت. اما جشن دیگر به سمت مراتع پشت خانه ها گسترش نیافته بود، چون دیوار کوتاهی آنجا را محصور می کرد.
مردم همینطور از اوتفای و دیگر روستاهای اطراف به آن جا می آمدند و با بهترین لباس هایی که داشتند درهم می لولیدند. کلاه به سر، چارق به پا، روپوش به تن و روبان زده، هرکدام تکه چوبی یا عصایی به دست گرفته و پشت گاو و گوسفند خود می کوبیدند. آلن نگاهشان می کرد که چطور مثل مار توی هم می پیچند تا به بالای تپه بروند؛ روستا در آن بالا واقع شده بود. آنجا منظره ی محشری داشت...
شناسنامهی کتاب:
نویسنده: ژان تولی
مترجم: احسان کرمویسی
موضوع: داستان های فرانسه
سال چاپ:1398
تعداد صفحات: 114 صفحه
ناشر: نشر چشمه
قیمت پشت جلد: 19500 تومان