تضادهای درونی....
معرفی توسط بلاگ....در مسلخ عشق....
-: بسم الله الرحمن الرحیم :-
....
تضادهای درونی نام کتابی است، که از مجموعه چند داستان کوتاه نادر ابراهیمی به چاپ رسیده است. کتابی که دست بنده است، چاپ چهارم، سال 1354، توسط انتشارات آگاه به چاپ رسیده ؛ و وقتی کتاب را می خواندم، کهنه گی و بوی خوش کاغذ قدیمی اش؛ خواندن کتاب را برایم دل چسب کرده بود.
بگذریم...
عناوین داستان هایی که در این کتاب می خوانید:
-
قصه ای به نام وسائل ارتباط جمعی
-
مردی در غربت
-
دعوت به شراب کهنه
-
در امتداد ارزش ها
-
روزی که ایمان متولد می شد
-
تیغی در گلو
-
پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار
قسمتی از داستان ِروزی که ایمان متولد می شود:
[لحظه وصل و زیارت انسانی را بیان می کند که 30سال هیچ اعتقادی به خدا و امامانش نداشته]
... من جلوی در بزرگ پیاده می شوم. و می دوم. و به حیاط می روم. و کفش هایم را در می آورم. و به درون صحن می روم. و در آن خلوت؛ و در آن خاموشی، و در زیر آن چلچراغ عظیم روشن، پنجه در چارخانه های ضریح می اندازم. وبه زانو می افتم. وسر بر فلز سرد می سایم. و از خویش جدا می شوم، و جداتر می شوم . وگاه صدای غریب ناله و گریه ام را می شنوم، و صدای شکسته التماس هایم را و دعاهایم را می شنوم. آرام آرام حل می شوم، فرو میروم، یکی می شوم، تمام می شوم، و زانو هایم خمیده تر میشود. و فرو می روم، و پرواز می کنم، ونیستم تا که بنالم، و نیستم تا که التماس کنم، و نیستم تا به شمار آیم...سبکم...خنکم، آرامم...
این کتاب را به کسانی که اهل داستان و تأمل و تفکر بعد از آن هستند، پیشنهاد می کنم.
روحش شاد و یادش گرامی باد
****
برداشت های حقیر از کتاب تضاد های درونی، نادر ابراهیمی:
در کتاب تضاد های درونی از مرحوم نادر ابراهیمی؛ مجموعه ای از چند داستان می خوانیم که افراد داستان ها؛ دائماً با تضادهایی درون خود مواجه هستند و هرکسی به نوعی در برخورد با تضادهایی درونی خود رفتارهایی را بروز می دهد.که ابراهیمی! زیبا ، منطقی و عامیانه این رفتارها را پرورش داده و در قالب داستان کوتاه بیان کرده است.
.
.
.
.
***
شاید ابراهیمی از آوردن داستان هایی در قالب ها و شکلهای مختلف اما با یک هدف واحد، می خواهد خواننده را در مورد مسائلی که روزانه؛ به سادگی از کنارشان می گذرد. اندکی به فکر وادار کند.او با روایت این داستان ها؛ و بیان ارزشهای اخلاقی روزنه ای در ذهن خواننده ایجاد می کند.
نادر در داستان ها رذایلی را گوشزد می کند که نوعاً با آن در جامعه و زندگی اجتماعی سر و کار داریم و خواسته یا ناخواسته رفتارمان را، بر آن افکار پای ریزی می کنیم. او در این کتاب بسیار ماهرانه و زیرکانه با نقش دادن به کلمات و ساخت جملات، داستان هایی بیان می کند که خواننده به اندکی تفکر و تأمل به این نتیجه می رسد که:
جوک گفتن قومیتی و مسخره کردن دیگران بد است. توهین کردن به یکدیگر بد است. رشوه گرفتن بد است. دوگانگی ارزشی و ضد ارزشی بد است. بی اعتقادی به خدا و امامانش بد است. بد گنمانی به دیگران بد است.
.....
پ.ن:
این؛ هنرِ ادبیات و هنرمند است؛ که می تواند نقشی بسزایی در رشد فکری یک جامعه داشته باشد....