هیئت مجازی کتاب

هیئت مجازی کتاب

پیام های کوتاه

بایگانی

آخرین نظرات

  • ۲۷ ارديبهشت ۹۸، ۱۵:۴۵ - پریسا نامجو
    عالی..
  • Cougar

    متن تصویر

  • Lions

    متن تصویر

  • Snowalker

    متن تصویر

  • Howling

    متن تصویر

  • Sunbathing

    متن تصویر

یک لرن مرجع تخخصی وبلاگ نویسان

يكشنبه, ۶ بهمن ۱۳۹۲، ۱۲:۰۱ ق.ظ

من سیاسی نویس نیستم...

يكشنبه, ۶ بهمن ۱۳۹۲، ۱۲:۰۱ ق.ظ

معرفی کتاب :

مباحثی که وحید ملتجی در این کتاب مطرح می‌کند، عبارتند از مدیریت هیات، مناسک آیینی و عزاداری تا اوقات فراغت، رسانه و سینما؛ و همه موضوعات مهمی که در حوزه برنامه ریزی، سیاست گذاری و مدیریت فرهنگی نقش اساسی دارند.
وقتی جوانانی می‌پرسند می خواهیم کار فرهنگی بکنیم، چه بخوانیم؟ این کتاب یکی از آثاری است که می شود به دست آنها داد و مطمئن بود چیزی از آن خواهند آموخت.
بخشی از کتاب:
مهندسی فرهنگی چیست و کیلویی چند است؟
البته قبول دارم که به جنس و فروشنده و کشور تولید کننده بر می گردد و برای همین است که هنوز نمی دانیم اوضاع چه جوری است و چه باید کرد و همینطور مشغول فعالیت و دور زدن هستیم. امید که سرمان گیج نرود!
 
کتابی جذاب و خواندیست....

حتما توصیه می کنم.

این هفته مهمان  معرفی کتاب  توسط  وبلاگ  سداد....بودیم.

*لینک

موافقین ۶ مخالفین ۰ ۹۲/۱۱/۰۶

نظرات  (۲۰)

سلام
مدیریت فرهنگی کار بسیار مهم و البته سختی ست...
به خصوص توی دانشگاه ها
خود ِ من وقتی عضو بسیج دانشگاه بودم، دنبال چنین کتابی بودم...
ممنون

پاسخ:
سلام...اما بعضی کتابها دیر به دستم آدم میرسه....
۰۶ بهمن ۹۲ ، ۲۲:۱۴ یک سبد سیب


جالب بود...

اما

:(

امام موسی صدر؛ همان بزرگی که جرج جرداق درباره اش چنین می گوید: «اگر روحانیون مسلمان، اسلام را همانند امام صدر عرضه می کردند، اثری از مسیحیت و سایر ادیان باقی نمی ماند.»؛

چه خوب میشد اگر...

پاسخ:
اگر...؟
تیر در کمان فقط زمانی پرتاب میشود که به عقب کشیده می شود
وقتی زندگی شما را به واسطه مشکلات به عقب می کشاند فقط تصور کنید که قرار است به سمت مقصد بزرگی پرتاب شوید

ایام به کام همکار گرامی [گل]
پاسخ:
ممنوناز جملات زیبای شما...
چ خوب شده اینجا :)
پاسخ:
:)
مهمان* نمی از یم *هستیم....
با سلام. و تشکر از وبلاگ خوبتان می خواستم یک سایت به دوستان معرفی کنم که آنجا هم سبک جالبی برای ترویج کتابخوانی دارند. سری بزنید ضرر نمی کنید
http://pixelbook.ir/
پاسخ:
سلام....
سپاس....همین کار شما برای معرفی کتاب ها خیلی قابل تقدیره.....ما از مشتری های چند پیسکل کتابیم....
۰۸ بهمن ۹۲ ، ۲۲:۰۵ خادم اهل بیت (ع) ارادتمند رزمنده ها

به نام خدا

سلام

پیشنهاد می کنم کتب ارزشمند مفاتیح الحیاة و چهل حدیث (امام خمینی ره) را معرفی کنید ان شاء‌ الله

با تشکر

پاسخ:
سلام...
ممنون از پیشنهادتون.....کاش معرفی این کتاب را به بقیه با قلم خودتون هدیه می دادید....خیلی مشتاقیم
سلام
به نظر کتاب خوبی میاد
خصوصا برای مسئولین تشکل های دانشجویی...
ممنون
پاسخ:
سلام...سپاس از شما و وبلاگ *نمی از یم*
سلام
تشکر از معرفی کتاب
پاسخ:
سلام...ممنون از *نمی از یم*
۰۹ بهمن ۹۲ ، ۱۵:۱۲ andishe اندیشه

- به صورت مداوم معرفت امام عصر را از خداوند طلب کنید

آنچه در معرفت امام زمان واجب است

الف) شناخت شخص امام به اسم و نَسَب

ب) شناخت شخصیت امام با صفات و خصوصیات او که به وسیله ی آن ها از دیگران  امتیاز می یابد.

امام صادق "ع " : معرفت از ساخته های خداوند است ،انسان باید حصول آنرا از خداوند متعال طلب کند

و با دعا آن را از خداوند بخواهد .

در این زمینه و برای حصول معرفت به آن حضرت  با خواندن دعای

" اللهم عرفنی نفسک فانک ان لم تعرفنی نفسک لم اعرف نبیک ؛ اللهم عرفنی نبیک  فانک ان لم تعرفنی

نبیک  لم اعرف حجتک ؛ اللهم  عرفنی حجتک فانک ان لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی "
پاسخ:
امیدوارم عامل باشیم...
۰۹ بهمن ۹۲ ، ۱۹:۲۸ محمدصادق برجیان

امام علی(ع) :

هر که با کتاب آرامش یابد،

هیچ آرامشی را از دست نداده است.

 

متشکر از کتابی که معرفی نمودید:)

پاسخ:
ما هم مثل شما ممنونیم از وبلاگ* نمی از یم...*
۰۹ بهمن ۹۲ ، ۲۲:۴۱ خادم اهل بیت (ع) ارادتمند رزمنده ها

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

 

مفاتیح الحیاة را خواستم با قلمم به شما معرفی کنم ...ولی قلم من و مفاتیح

 الحیاة ؟؟؟

چه می شود گفت در چند جمله درباره چنین اثری ...همین قدر که نیاز داریم

بخوانیمش ...بله راستش خودم دارمش ولی هنوز همت نکرده ام بخوانم این اثر

عالی را

ولی ان شاء الله همت کنیم حداقل هر روز اندکی بخوانیم و اینکه عامل باشیم

 

لینک خرید کتاب مفاتیح الحیاة:

http://nashr.esra.ir/Default.aspx?newsid=ea761c10-7135-4c3c-8e33-e8e818125d84

التماس دعا

برایت رویاهایی آرزو می‏کنم تمام نشدنی
و آرزوهایی پرشور
که از میانشان چندتایی برآورده شود.
برایت آرزو می‏کنم که دوست داشته باشی
آنچه را که باید دوست بداری
و فراموش کنی
آنچه را که باید فراموش کنی.
برایت شوق آرزو می‏کنم. آرامش آرزو می‏کنم.
برایت آرزو می‏کنم که با آواز پرندگان بیدار شوی
و با خنده‏ ی کودکان.
برایت آرزو می‏کنم دوام بیاوری
در رکود، بی ‏تفاوتی و ناپاکی روزگار.
بخصوص برایت آرزو می‏کنم که خودت باشی

با سلام خدمت شما، آدرس وبلاگ ما مجددا به آدرس قبلی برگشت.
ممنون میشم تو لینکهاتون اصلاح بفرمایید.

خیلی از لطف شما ممنونیم
http://delneveshteh123.persianblog.ir

ایام به کام[گل]
پاسخ:
سلام...
۱۰ بهمن ۹۲ ، ۱۵:۵۹ andishe اندیشه

 

 در احوالات یکی از محبان و شیعیان آمده که پدر پیری داشت و بسیار به او خدمت می کرد..

ایشان شب های چهارشنبه به مسجد سهله می رفت اما پس از مدتی این کار را ترک نمود

دلیل آن را پرسیدند، گفت چهل شب چهارشنبه به مسجد سهله رفتم در شب آخر نزدیک مغرب تنها به مسجد سهله می رفتم عرب بیابانی را دیدم سوار بر اسب که سه بار به من فرمود از پدرت مراقبت کن.» من فهمیدم که امام زمان (ع) راضی نیستند من پدرم را بگذرام و به مسجد سهله بروم

پاسخ:
چقدر پدر و مادر اهمیت دارند.....
۱۰ بهمن ۹۲ ، ۱۶:۰۵ andishe اندیشه
روزها گذشت و گنجشک با خدا هیچ نگفت.فرشتگان سراغش را از خدا گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان اینگونه میگفت:"می آید":من تنها گوشی هستم

که غصه هایش ر می شنود.ویگانه قلبی ام که درهایش را در خود نگه میدارد.


و سر انجام گنجشک روی شاخه ای از درخت دنیا نشست .فرشتگان چشم به لبهایش دوختند،گنجشک هیچ نگفت و خدا لب به سخن گشود: با من بگو

از آنچه سنگینی سینه توست....


گنجشک گفت:"لانه کوچکی داشتم،آرامگاه خستگی هایم بود،و سر پناه بی کسی ام.تو........ همان را هم از من گرفتی......



سکوتی در عرش طنین انداز شد.این طوفان بی موقع چه بود؟چه میخواستی از لانه ی محقرم؟؟؟ کجای دنیا را گرفته بود؟؟؟؟

و سنگینی بغض راه کلامش را بست.


فرشتگان همه سر به زیر انداختند.



خدا گفت:"ماری در راه لانه ات بود..........

خواب بودی...........باد را گفتم تا لانه ات را واژگون کند.................آنگاه تو از کمین مار پر گشودی


گنجشک خیره در خدایی خدا مانده بود.............!!!!!!!!!!!



خدا گفت:"و چه بسیار بلاها که به واسطه ی محبتم از تو دور کردم و تو ندانسته به دشمنی ام برخواستی."

اشک در دیدگان گنجشک نشسته بود.....

ناگاه چیزی در درونش فرو ریخت.......های های گریه هایش ملکوت خدا را پر کرد.......*

سلام ..زیادتر برای دلمان:-(

دعامون کنید
پاسخ:
سلام....باز هم اگر چیزی داشتید دریغ نکنید....
۱۰ بهمن ۹۲ ، ۱۸:۲۲ در راه مانده...
سلام...

امیدوارم خداوند همتی عطا کنن و بتونم این کتاب رو بگیرم و ... استفاده کنم!

اما هعـــی ...
پاسخ:
سلام....
۱۲ بهمن ۹۲ ، ۰۷:۵۳ شبکه صدای تو
مدیر محترم وبلاگ هیئت مجازی کتاب؛
با سلام.

ضمن تشکر از زحمات شما، مطلب زیبای حضرتعالی برای معرفی و استفاده دیگران، در  سایت "صدای تو/sedayeto.ir"  کار شد.

***
*** لطفا لینک سایت شبکه وبلاگی را با نام "صدای تو" به وبلاگ خود اضافه نمایید.
***
***

*** تقاضامندیم پس از نوشتن هر پست ، با مراجعه به قسمت ارسال مطلب در سایت، ما را در جریان مطالب جدید خود قرار دهید.

*
**
*** لطفا در معرفی کتب جدیدتان به موضوع انقلاب بپردازید****
**
*
با صدای تو در سطح استان و کشور دیده و شنیده شوید/sedayeto.ir

پاسخ:
با سلام.
ممنون از لطف همیشگی شما....
مدیریت هیأت را خوب آمدی
پاسخ:
ما جارو کش هیات هم نیستیم تا چه برسه به مدیریت؟؟
۱۲ بهمن ۹۲ ، ۱۶:۲۹ رها پاک سرشت
سلام
چقد اینجا خوبه...
من عاشق کتابم....
اصلا عاشق اینجا هم هستم
یا علی
پاسخ:
سلام
.ممنون  از ابراز اجساسات شما.
۱۲ بهمن ۹۲ ، ۲۲:۱۶ یک سبد سیب

اگر روحانیون مسلمان، اسلام را همانند امام صدر عرضه می کردند...
سلام
با اجازتون لینک معرفی کتاب را در وب سداد قرار دادم!
پاسخ:
سلام.مال خودتونه....خود شما زحمت کشیدین

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">